درباره وبلاگ

من نه فرهادم ، نه مجنونم ، نه بیژن ، من همان عاشقِ ساده دلِ تنهام که بی تو هیچم . . .
آخرین مطالب
نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 29
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


عاشق ناشی
ﺧﻮﺑﯿﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ :ﺍﺯ ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻤﯿﺘﺮﺳﯽ . ﺣﺘﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﺴﯽ ﺗﺮﮐﺖ ﮐﻨﻪ ...ﻭﺍﺳﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﻭ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻫﻢ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﺪﺍﺭﯼ ...ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﻮﻓﺘﻪ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺩﺭﺩ ﻭ ﺩﻝ ﮐﻨﯽ...
شنبه 11 خرداد 1392برچسب:, :: 11:31 ::  نويسنده : تنها       

سهم “من” از “تو” عشق نیست ، ذوق نیست ، اشتیاق نیست
همان دلتنگی بی پایانی ست که روزها دیوانه ام می کند !
3472.png



شنبه 11 خرداد 1392برچسب:, :: 11:18 ::  نويسنده : تنها       

ما هم شنیدیم٬ میگن:

وقتی یه دختر بخاطر یه پسر اشک میریزه ،
یعنی واقعن دوسش داره...

اما ....وقتی یه پسر بخاطر یه دختر اشک بریزه ،
یعنی دیگه هیچوقت نمیتونه کسیو مثل اون دوست داشته باشه ....



سه شنبه 17 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 11:6 ::  نويسنده : تنها       

http://wilmotgardenclub.net/images/flower.gif

دوست دارم از تو بیاموزم;

 

درستی را,صداقت را,مهربانی را

 

به من بیاموز عشق را...

 

ای پاکترین گلبرگ زندگی

 

ای که درستی ات خواندنی ست

 

و لطافتت مثال زدنیست

 

ای صادق ترین غزل زندگی

 

که از قلم خدا چکیده ای

 

ای که مهربانیت تا ابد در دلم ماندنیست

 

به من بیاموز!

 

زندگی کردن را,نه زنده بودن را!

 

من با تو انس گرفته ام

 

و به شوق تو و حضور تو فرا خواهم گرفت

 

رهایی از بردگی را...

 

هیچ میدانی؟

 

بودنت برایم به سان تولدی دوباره است؟!

 

هیچ میدانی؟

 

برای بقای زندگانیم بودن تو تنها بهانه است!

 

بیاموز به من,شوق زیستن را

 

به من که از زندگی خسته ام

 

میدانم که تو می توانی

 

تویی که مرا به اسم می خوانی

 

تویی که از لحن صدایم به دردهایم آشنایی

 

و غم هایم را,از کویر خشک چشمانم می خوانی.

 

تا به حال گفته ام که چقدر دوستت دارم؟

 

آری گفته ام اما آیا تو شنیده ای؟

 

اکنون به صدایم گوش جان فرا ده...

 

بینهایت دوستت دارم ای نهایت عشق...

 

 

 

 


 



سه شنبه 17 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 11:3 ::  نويسنده : تنها       

 

اگه دلت خواست خورشیدم باش اگه دلت خواست مهتابم شو

 

شبا که خوابی آروم آروم اگه دلت خواست بیتابم شو

 

اگه دلت خواست آوازم باش اگه دلت خواست آهنگم کن

 

تو که نباشی خیلی تنهام اگه دلت خواست دلتنگم کن

 

تو که نباشی دلگیرم خاموش و تنها عشق من

 

تو که نباشی میمیرم از دست دنیا عشق من

 

تو که نباشی دلتنگم آه از بی کسی تنهایی

 

تو که نباشی وای از من با شب گریه هام عشق من

 

اگه دلت خواست داغم کن با حرم لبهات عشق من

 

اگه دلت خواست خوابم کن با فکر فردات عشق من

 

تو که نباشی تاریکم تنهای تنها بی رویا

 

تو که نباشی میسوزم با یادت اینجا عشق من

 

همین که هستی آرومم من همینکه گرم با تو دستم

 

همین که با من هرجاهستی همین که با تو هرجا هستم

 

تو که نباشی دلگیرم خاموش و تنها عشق من

 

تو که نباشی میمیرم از دست دنیا عشق من

 

تو که نباشی دلتنگم آه از بی کسی تنهایی

 

تو که نباشی وای از من با شب گریه هام عشق من

 

اگه دلت خواست داغم کن با حرم لبهات عشق من

 

اگه دلت خواست خوابم کن با فکر فردات عشق من

 

تو که نباشی تاریکم تنهای تنها بی رویا

 

تو که نباشی میسوزم با یادت اینجا عشق من

 



سه شنبه 17 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 10:58 ::  نويسنده : تنها       

وقتی از چشم تو افتادمدل مستم شکست


عهد و پیمانی که روزی با
دلت بستم شکست


ناگهان دریا! تو را دیدم حواسم پرت شد

کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم شکست


در
دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنید


هی صدا در کوه،هی “
من عاشقت هستم” شکست

بعد ِ تو آیینه های شعر سنگم میزنند


دل به هر آیینه،هر آیینه ایی بستم شکست


عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد

قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست


وقتی از چشم تو افتادم نمیدانم چه شد


پیش رویت آنچه را یک عمر نشکستم
شکست



سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 21:18 ::  نويسنده : تنها       

 

بـــــه سلامتی عشق " مادر " که حد و حساب نداره

 

هزار بار دلشو میشکونی

 

فقط کافیه یه بار بگی‌ " مامان جونم " همه رو فراموش می‌کنه



سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 21:11 ::  نويسنده : تنها       

خنده ام میگیرد …

از اینکه …

 

هنوز بهت فکر میکنم …

خدایا کمکم کن …

 

خسته شده ام

 

وقتی مال من نیست …

 

چرا تو فکرمه؟؟



سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 21:4 ::  نويسنده : تنها       

 

حالم از کلمه ی “عزیزم” و “عشقم” بهم می خوره


من رو همون “ببین” صدا کن;


بی ریایی شرف دارد به ریا کاری



سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 21:2 ::  نويسنده : تنها       

اینقدر خودت رو نگیر...!


اینقدر با تکبر و غرور با آدم حرف نزن...!


وقتی کسی به تو ابراز علاقه کرد... فکر نکن که فوق العاده ای!!!


شاید اون کم توقعه
...



سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 21:0 ::  نويسنده : تنها       

 

گفــتنِ "دوستــــت دارم " نظر لــــطــــــفــ ­ـم نبود !!


نظرِ دِلـــــــم بود ...


حيف كه هيچ وقت نفهميدي



دو شنبه 9 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 10:26 ::  نويسنده : تنها       

  شكست نه براي پنهان كردن است نه بهانه پنهان شدن.

ميگويند از صبح بنويس،از آفتاب ،و من چگونه از خورشيد بنويسم وقتي تمام وقت،

باران پنجره چشمانم را شسته است.

همه دلشان نقشهاي مثبت ميخواهد و آدمهاي خوشحال، اما من گمان ميكنم اين خيلي خوب است نه

ميتوانم اداي آدمهاي خوشبخت را دربياورم.


بي ستاره ام و زرد با طعم معطر پاييز،كه حضورش تنها معجزه لحظه هاي تنهايي من است .

قيمت وفا شايد گرانتر از آن بود كه بهانه دوست داشتني زندگيم از عهده داشتنش بر آيد.

سقف اعتماد تعميريست،مدام چكه ميكند،آغوش ترانه ها همچنان از عطر تن او كه بايد پر باشد خاليست،

نميتوانم باورش كنم نه رفتنش و نه ماندنش را .

مهم نيست تمام سرزنشها را مي پذيرم به بهانه تولد حقايق غم انگيزي كه درد را به درد مي آورد

و آتش را ميسوزاند .

 اين دل ديوانه هميشه يك پادشاه مغرور حقيقي داشته است،

اگر ترانه ها ثمره تخيل بود به جنون نميرسيد،

اعتراضي نيست كسي كه به او نميرسد به جنون رسيده از او راضيست.

خلاصه غم سنگيني ست اگر سر نخواستن دلي دعوا باشد.

اما هميشه حق با برنده ها نيست، ميشود در عين بازنده بودن سربلند بود

و اورا از كوچه پس كوچه هاي دنيا گدايي كرد.

چیکار کرد این دل سادم ؛که از چشم تو افتادم!!!!؟؟؟؟

 

قرار بود حقيقت را بگويم سخت ست، بي علاج ست،

دانستنش آدم را كم كم ميكشد، گريه شبانه مي آورد،

اما همين است خبر كاملا" ناگوار و واقعي ست ( اون يكي رو جز من داشت )

سكوت ميكنم تا به خاك سپردن آخرين خاكسترهاي آرزوي بر باد رفته ام آبرومندانه باشد،

گريه ميكنم با شكوه مثل اقيانوس، بلند مثل اورست، او نمي شنودو نميداند كه ماه ،

خوشبختي مشترك همه بي ستاره هاست.

يك سوال كوچك مي ماند براي پرسيدن از كسي كه بي پاسخ ترين سوال فكر آشفته من است:

چیکار کرد این دل سادم ؛که از چشم تو افتادم!!!!؟؟؟؟

 



یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 11:23 ::  نويسنده : تنها       

بـــــــــه ســــــــــــلـامــــــــــتــــــــــــتی تـــــــــو….

 
تویی که الان پشت مانیتور قوز کردی…
 
تویی که الان با کله اومدی رو صفحه مانیتور دستتو گذاشتی زیر چونت…
 
تویی که الان از فرط تنهایی بغضت گرفته…
 
تویی که از بس خسته ای دلت گرفته…
 
تویی که الان دلت واسه یه بی معرفت تنگه…
 
تویی که میخوای بهش زنگ بزنی ولی غرورت نمیذاره…
 
تویی که بغضتو قورت میدی که یه وقت گریه نکنی …
 
تویی که دلت میخواد فریاد بزنی…
 
تویی که یه عمر سنگ صبور بودی…

بقیه در ادامه مطلب



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 17:25 ::  نويسنده : تنها       

 

نمیگم بهت خداحافظ ازم رد شی به آسونی
به چی دل خوش کنم من بعد تو که پیشم نمیمونی
نمیگم بهت خداحافظ که برگردی ز تصمیمت
غمو دادی به آغوشم خوشی ها باشه تقدیمت

عکس عاشقانه جالب

 

نزار با حس دلتنگی فراموشت کنم دیگه
کنار هم نشد باشیم باید رد شیم ز همدیگه
نگاهت روبروت باشه نبینه اشک چشمام
نمیگم بهت خداحافظ نمیزاره خدا تنهام
خداحافظ خداحافظ تمومه خاطرات من
حرومن خاطرات تو حلالت خاطرات من
برو این بهترین راهه خدا پشت و پناه تو
همش تقصیر تقدیره نبود چیزی گناه تو
فقط تو لحظه ی رفتن نگاهت روبروت باشه
نگو چیزی نزن حرفی همه حرفت سکوت باشه
نزار با حس دلتنگی فراموشت کنم دیگه
کنار هم نشد باشیم باید رد شیم ز همدیگه
نگاهت روبروت باشه نبینه اشک چشمام
نمیگم بهت خداحافظ نمیزاره خدا تنهام
خداحافظ خداحافظ تمومه خاطرات من
حرومن خاطرات تو حلالت خاطرات من

 



پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 17:23 ::  نويسنده : تنها       

دلم برای یک نفر تنگ است…
نه میدانم نامش چیست…
و نه میدانم چه می کند…
حتی خبری از رنگ چشم هایش هم ندارم…
رنگ موهایش را نمی دانم…
لبخندش را هم…
فقط میدانم که باید باشد و نیست…



پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 12:42 ::  نويسنده : تنها       

کودکان گل فروش را می بینی !؟
مردان خانه به دوش
دخترکان تن فروش
مادران سیاه پوش
کاسبان دین فروش
محرابهای فرش پوش
زبانهای عشق فروش
انسانهای آدم فروش
همه را می بینی …. ؟!

 

می خواهم یک تکه آسمان کلنگی بخرم
دیگر زمینت بوی زندگی نمی دهد … !!!



صفحه قبل 1 2 صفحه بعد